گلوی دردمندان درچنگال خونین مافیای دارو و تجهیزات پزشکی
نگارش : شیده رُخ فروز نگارش : شیده رُخ فروز

 

روند رو به رشد شیوع و ابتلا مردم ایران به انواع بیماری های جسمی و روحی و نیز بیماری های صعب العلاج مانند سرطان ها و سکته های مختلف، واقعیتی است که به سادگی نمی توان آن را کتمان نمود. کنکاش پیرامون علل وقوع این واقعیات دردناک، به وضعیت ناگوار بهداشتی و درمانی، مشکلات اقتصادی، شغلی، فقر و تغذیه ی بد، اضطراب (استرس)، آلودگی های زیست محیطی و هزاران مورد دیگر حاکم بر فضای جامعه، مرتبط است. جامعه ای که تحت حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی، دستاورد دیگری جز سیه روزی نصیب توده های مردم نساخته است و تنها دغدغۀ حاکمان کسب هر چه بیشتر سود و روانه کردن آن به جیب پر نشدنی خود و حامیان زالوصفت شان می باشد. در این میان زندگی سالم و مرگ توده ها بهیچ وجه محلی از اعراب نداشته و عملکرد حاکمان رژیم سیاه تر از پیش است.  

«وحید دستجردی با بیان این که هم اکنون در حوزه بهداشت و درمان با مشکلات فراوانی رو به رو هستیم یادآور شد: متأسفانه مردم برای درمان خود، خرید دارو و تجهیزات و دریافت خدمات پزشکی باید هزینۀ زیادی را پرداخت کنند. ... هم اکنون بیمه ها بسیاری از خدمات و تجهیزات و وسایل مورد نیاز بیماران از جمله داروهای گران قیمت بیماران خاص، مزمن و صعب العلاج را پوشش نمی دهند. ... نمایندگان مجلس شورای اسلامی در زمان تصویب لایحه بودجه 91، تمهیداتی بیندیشند تا وقتی مردم بیمار می شوند، بیانات رهبر معظم انقلاب که فرمودند: " اگر فردی بیمار شد جز رنج بیماری، رنج دیگری نداشته باشد" محقق شود.» (آفتاب یزد – 2/2/91)

وزیر بهداشت رژیم با زیرکی وجود معضلات درمانی مردم را تأیید می کند و احساس نگرانی «رهبر معظم» را از اینکه بیمار رنج دیگری نداشته باشد، چاشنی دغلبازی خود می کند. اما درباره اینکه چگونه این بیماران کارشان به اینجا کشیده، سکوت می نماید! ببینیم اشک تمساح «رهبر معظم» و وزیرش دربارۀ رنج های بیماران در عمل چه سیه روزی و حرمانی برای توده های مردم ایجاد کرده است:

«مشکلات بیماران کلیوی و دیالیزی همچنان هست به خصوص آنها که در اطراف شهرهای بزرگ و در حاشیه ها زندگی می کنند. جایی که تخت دیالیز ندارند و مجبورند هفته ای 2 الی 3 بار برای دیالیز به شهر بیایند. ... زن بیمار ادامه می دهد: ما در اسماعیل آباد جاده ساوه می نشینیم و چون دکترم در بیمارستان مدرس ویزیت می کند باید صبح ساعت 8 بروم و چون پول نداریم باید تکه تکه ماشین سوار شوم و همین مسئله باعث می شود حالمان در این هوای آلوده بدتر شود. ... وی ادامه می دهد: ما در منطقه شهریار زندگی می کنیم و هر بار که همسرم را به خیابان اشرفی اصفهانی تهران برای دیالیز می آورم باید در حدود 12 هزارتومان کرایه ماشین بدهم و این در حالی است که اگر بخواهم آژانس بگیرم رفت و برگشتمان به بیمارستان 30 هزار تومان و در هفته 90 هزارتومان می شود یعنی 320 هزار تومان در ماه. ... بنده که شغلی ندارم و تمام این هزینه ها را از پول یارانه های واریزی تأمین می کنم البته پسرم کار می کند، تازه از سربازی آمده و او هم کارگر است و ما خجالت زده فرزندانمان هستیم چون برخی داروها را آنها تهیه می کنند. ... ماهیانه 77 هزار تومان پول سلسپت و داروهای کلیه می دهم و این جدا از هزینه های انسولین و دیگر داروهای فشار خون است. شوهرم کارگر یک شرکت است همین الان که با شما صحبت می کنم چند دقیقه پیش مجبور شدم گوشواره های دخترم را از وی بگیرم و به مبلغ 200 هزار تومان بفروشم تا بدهی 260

هزار تومانی بانک را بپردازم کسی هم به ما کمک نمی کند.» (همان منبع – 23/2/91)

نگاهی به وضعیت دارو و تجهیزات پزشکی اوضاع اسفبارتری را به ما نشان می دهد. بازار پر درآمد  واردات دارو و تجهیزات پزشکی دست دوم (و ارزان قیمت) و فروش آنها به عمدتا بیمارستان های دولتی که انبوه مراجعه کنندگان آنان از اقصی نقاط ایران (که با مشکلات آنان آشنا شدیم) به این مراکز رو می آورند، خود نشان دهنده وثیقه قرار دادن جان مردم دردمند در ازای کسب سود بیشتر است. این وارد کنندگان و دلالان که خود جزو باندهای وابسته دولتی و یا شبه دولتی هستند، تمامی این تجارت سودآور و کانال های وارداتی تا عرضه به بازار فروش را در دست خود قبضه کرده اند:

«خیلی از مواد دارویی و تجهیزات پزشکی چینی که در دنیا استفاده می شود از کیفیت خیلی بالایی برخوردار است، اما متأسفانه جنس های چینی که وارد کشور می شوند به دلیل سفارش بر تولید بی کیفیت آنها از کارآیی لازم برخوردار نیستند. کیفیت پایین تولیدی می شوند تا ساخت آنها ارزان تر تمام شود ... این اقدام تنها در راستای ارزان تر تمام شدن ساخت و کسب سود بیشتر صورت می گیرد. ... حتی برخی از این شرکت ها که عنوان تولید کننده هم دارند خیلی از اجناس را از چین می آورند و در ایران مونتاژ می کنند و به اسم ساخت ایران وارد بازار می کنند.» (همانجا)

«واردات تجهیزات پزشکی دسته دوم علت بروز خطاهای پزشکی است. ... کشورهای اروپایی و حتی آسیایی بر اساس استانداردهای پزشکی از تجهیزات پزشکی استفاده می کنند ... این کشور بعد از مدتی و بر اساس استاندارد محصولاتی را مانند دستگاه های سی. تی. اسکن ام. آر. آی را کنار می گذارند این در حالی است که وارد کنند گان و دلالان این محصولات را به عنوان تجهیزات تراز اول به داخل کشور وارد می کنند. وی با اشاره به نقش گروهی از دلال ها در بازاریابی تجهیزات دسته دوم پزشکی برای مراکز درمانی کشور یادآورشد: این محصولات اغلب به بیمارستان های دولتی و گاهی به بیمارستان های خصوصی فروخته می شود. ... دلالی و مافیای تجهیزات پزشکی، بازار پرسودی را برای افراد ایجاد کرده است. ... هم اکنون رقم های سنگین و میلیاردی برای واردات تجهیزات پزشکی در کشور جا به جا می شود.» (همان منبع - 27 /1/91)

 بی شک حمایت «رهبر معظم» از این واردکنندگان محترم و نیز صدور مجوز واردات ( که در انحصار دولت است) به این جا به جایی سنگین و میلیاردی، کمک شایانی می کند تا رنج بیماران به اصطلاح کاهش یابد!

«... سودجویان در قالب شرکت های واردکننده و با ارز دولتی 1200 تومانی این قبیل تجهیزات را وارد می کنند و از آن طرف همان محصولات را با نرخ آزاد به فروش می رسانند. استفاده از ارز دولتی یکی از کمک های آگاهانه یا ناآگاهانه دولت به واردکنندگان تجهیزات دست دوم پزشکی است. اما این تنها کمک نیست. نکته اینجاست که این تجهیزات به هیچ عنوان بدون نظارت و تأیید وزارت بهداشت نمی تواند وارد کشور شود.» (همانجا 2 /2/91)

باز گذاشتن دست سودجویان وابسته و فعالیت آزادانه آنان در بازار دارو از سوی دولت، که مستقیما با جان مردم محروم و بیمار سر و کار دارند، عرصه ای ننگین برای کسب درآمد آنان فراهم ساخته است و به تعبیری «داروهایی با طعم مرگ» را به دست مشتریان دردمند می دهند: «دلالان دارو با خرید بروشور و جعبه های داروهای دیگر بیماران، داروهای غیرمجاز، کمیاب و تاریخ مصرف گذشته خود را در آن جای داده و با قیمت های سر به فلک کشیده ای به افرادی که برای رسیدن به نوشدارویی برای زنده ماندن عزیزان شان پا به آنجا نهاده اند، می فروشند. این روزها تنوع داروهایی که دلالان در خفا می فروشند بیشتر شده است.» (همانجا 6/4/91 )  

اینها تنها گوشه ای از وضعیت بهداشت و درمان و دارو در جامعۀ ماست. باندهای مافیایی حاکم بر این صنعت مانند دیگر عرصه ها، حیات و زندگی ما را آماج اهداف سودورزانه خود قرار داده و فقر و سیه روزی روزافزون را نصیب مان ساخته اند. این تنها ما کارگران و توده های محروم هستیم که قادر به پایان دادن به تداوم چنین بساط ظالمانه ای می باشیم. در تدارک عملی ساختن اراده مان به پا خیزیم.

تکثیراز جهانگیر محبی


 


August 15th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی